کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

پنجره ....



پنجره  را باز کن .....

شاید ان بیرون،در پس نگاه پنجره ،

 درختی خیال سلام به تو را داشته باشد ....

پنجره را باز کن

شاید پرنده ای آن بیرون دلش بخواهد

 تنها برای تو اواز بخواند  .....


  ادامه مطلب ...

قصه گو !!!


این روزا تبدیل به شهر زاد قصه گو شده ام ...

شهرزادی که هرشب برای پادشاه شروع میکنه

 به قصه گفتن ...با این تفاوت که

شهرزاد هزارتا داستان داشت و یه پادشاه

اما من یه قصه دارم و هزار تا پادشاه ....


  ادامه مطلب ...

ساعت!!!


گویا ساعتم خوابش برده است

اما نه ....صبر کن ...
بعد از رفتنت انقدر بارید
ثانیه ثانیه نبودنت را
که قلبش از حرکت، ایستاد .
کاکتوس


پانوشت:

میگم استاد عکس چطوره

میگه :

بد...

میدونم عکس خوبی نیست

ولی من دوسش دارم...