کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

ماهی های قرمز عید ...



ماهی های قرمز عید را

دو به دو

در تنگ های کیسه ای شفاف می گذارم

و با روبانی قرمز به درخت بی برگ می بندم
دیگران به این ماهی فروش دیوانه می خندند
اما ،کس نمی داند که تو
هم عاشق ماهی های قرمز بودی
هم نگران تنهاییشان
و هم دلواپس درختان بی برگ.


اب خنک لطفا ....



این روزها.................

انگار همه چیز برگشته به نقطه صفر و

دوباره همه چی داره شروع میشه ...

با این تفاوت که همه چی با هم ....

اوضاع در بر هم شده ........

  ادامه مطلب ...

قصه های منو فسقل ...



چند روز پیش من و فسقل رفتیم پارک

تنهای تنها ...به دلایلی خیلی فنی ....

منم بی اعصاب ،موندم چیکار کنم با

این بچه 

دیگیر اجبار است و بس ...

تو ماشین  خانومی که کنارمون نشسته بود

بهمون سیب تعارف کرد ...

کلی تشکر و این حرفا که نه ممنون و اینا

یهو گفت بردار برای پسرت

منو میگی

یک ان برق گرفتمان ...

یه نگاه به فسقل کردم اونم که نگاه نکرد به

من مشغول خوراکی خوردنشان بود

نمی دونم چرا فقط تا اخر روز یه لبخند گنده

بر روی لبانم بود ،

و قندی که در دلم آب می شد

دیگه از پارک چیزی نمی گم که کشت منو

تا برگردیم خونه

به این نتیجه رسیدم بعضی لبخندا بهتر فقط

یه لبخند بمونن ...والا


عشق یعنی وقتی که ...



عشق ینی وقتی که دستتو میگیرم

مطمئن باشم که از خوشی میمیرم
عشق ینی وقتی که بی قرارت میشم

مطمئن باشم که تو میمونی پیشم


اهنگ عشق یعنی فریدون اسرایی


  ادامه مطلب ...