کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

ماری و مکس

انیمیشن: Mary And Max – ماری و مکس

 داستان در سال ۱۹۷۶ تا ۱۹۹۴ اتفاق میافتد، 

درباره دوستی یک دختر کوچولوی ۸ ساله و

مرد ی ۴۴ ساله است که در نیویورک زندگی

 میکند.داستان بیشتر حول زندگی این دو نفر

 است ، از وقتی دخترک ۸ ساله است تا وقتی

 ۲۶ ساله شود و نامه هایی که بین این دو نفر

 رد و بدل میشود. اینانیمیشن بر اساس یک

 داستان واقعی ساخته شده است.

می تونم بگم یکی از بهترین انیمیشن هایی 

که دیدم ،اشکمو در اورد....

تمام لحظه هایی که تو وبلاگ با دوستام

داشتم رو برام تداعی  کرد،هر وقت میگفتن 

راستی،یه راستی دیگه یاد خودم میوفتادم 

یاد خنده ها ،اشکا،راهنمایی ها و......

و چقدر این انیمیشن شبیه دوستی های وبلاگی 

خیلی دوست داشتنی و خیلی تلخ ...

وقت کردید حتما ببینید .


خاطره

مریضی علارغم همه دردسراش 

گاهی بهت مجال میده بشینی و کمی 

با خودت خلوت کنی ...

تو این خلوت کردنای این چند روزه

یاد یه خاطره ی جالب افتادم...

 

ادامه مطلب ...

چشم هایش

ساحل چشمانت ،گویی بهشتی است

که وسوسه می کند ادمی را

برای دل سپردن به دریا 

کاکتوس


خواب

صدای اب به گوش می رسه و درخت انگور 

اخرین نفس های پاییزیشو می کشه

تمام صورتم از حادثه ی خاطره پف کرده

چشمانم گودال عمیق اب و پلک هایم 

خسته راهی دور...

لبانم از حجم سکوت سنگین و چانه ام

در پی بغضی شدید لرزان...

دیدنت به خواب هم چاره ای نکرد 

این عصیان دیوانگی به مرز جنون رسیده گویا

گونه هایم به واسطه دریای نمک ،ترک خورده

و موهایم برف زمستان را در اغوش کشیدن

گوش هایم پر از خش خش فروریختن

اما ...

اما دلم کمی گرم است ...

گرم به یاد اغوشی که در لابه لای خواب های

 عمیق،چنان به سینه فشردمت که گویی 

من در تو  و تو در من حل شدی و شاید این 

ارامش ،لبخند بعد از بیداری بود .

کاکتوس

پانوشت:

هنوزم چشمات پر از شیطنته 

حتی به وقت گریه...

گذر زمستانی ثانیه ها

سال هاست که از پشت پنجره ی خیال 

ثانیه ثانیه نبودنت را

نفس می کشم

زمستانی سخت در راه است

بازا

من سردم است

مگذار پشت همین پنجره ی خیال

در گذر همین ثانیه های نبودنت

نفس هایم ،یخ بزند.

کاکتوس