کاکتوس
ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)کاکتوس
ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)
خانه پدری
به نظرتون ترک کردن خونه ای که از بچگی توش زندگی کردی،
با درخت انگورش بزرگ شدی ،کلا باهاش خاطره داری
سخت نیست؟
پانوشت:
چقدر دلگیرند این ثانیه ها
چقدر احتیاج دارم با کسی حرف بزنم.
میگن عادت میکنی ولی وقتی از یه خونه
حیاط دار بری تو قفس دلت میترکه.
دلتنگی
دلم
قربانی کدامین دلتنگی شده است
که چنین بی اختیار
سکوت
بر دریچه ی افکارم
طنین انداخته است؟!!!
کاکتوس
دیالوگ
دیالوگ شماره 1
وقتی بهش زنگ زدم و شروع کرد به احوال پرسی
یهو بغض کردم ،صدام لرزید،اشکم سرازیر شد
گفتم انقدر عکس گذاشتید دلم تنگ شد
بغضم فهمید ،زود خداحافظی کردم.
کاش می تونستم بغلش کنم
کاش می تونست بغلم کنه
چقدر دل تنگش شدم
دلتنگ مردی که واقعا مرده
دیالوگ شماره 2
دیشب نزدیک بود عاشقش بشم
از من لجباز تره
تازه کمی داره بزرگ میشه
گاهی با تمام وجود ازش متنفر میشم
گاهی هم عجیب دلتنگ این شوخ بی مزه
ولی حرفش یکم چسبید
شایدم عاشقش شدم ...
پانوشت:
چند روزه استرس بدی افتاده به جونم
انگار همش منتظرم یه چیزیم که نمیدونم چیه
خدا خودت بخیر بگذرون
امین