کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

موج لبخند

کلاغی پر کشید،از موج سنگین بال هایش

 انرژی در فضا به گردش در آمد...

برگ های  تکانی خورد...

از حرکت مواج برگ هاموجی به سمت ساقه

 راه افتاد، ساقه را پیمود و به ریشه رسید...

مسیر ریشه را طی کرد تا در نقطه ای کوچک

 در دل باغچه به هسته ی کوچک گلی رسید...

موج انرژی با هسته برخورد کرد،هسته به 

خود لرزید،بارور شد...ساقه ای جوانه زد،  

شروع به رشد کرد و در انتهای رشد خود 

غنچه ای زیبا رویید ...موج حضور غنچه در 

هوا پیچید و به چشم های منتظر کودک رسید،

شوق دیدار در وجودش به گردش درآمد و

 به لب هایش رسید ،‌لبخند جاری شد ...

موج لبخند تمام فضای خانه را پر کرد.

#کاکتوس


نظرات 2 + ارسال نظر
Amir چهارشنبه 9 آبان 1397 ساعت 14:19 http://mehrekhaterat.blogsky.com

زمانی خیلی شعر دوست داشتم و با احساس می خوندمش

بازم بخون

بهمن یکشنبه 25 شهریور 1397 ساعت 22:18

سلام کاکتوس جان
منو یادته؟
اومدم تیله هامو ازت بگیرم.

تیله هام که نه، تیله هایی رو که قراره بهم بدی رو ازت بگیرم...

گاهی اوقات میگم یه شاعر با طبع لطیفی که داره چیزی مینویسه که صد تا آدم با طبع معمولی مثه من نمیتونن اون حس رو درک کنند و حالا این شعر شما همونه...
چند بار خوندمش ولی نتونستم به داخلش راهی پیدا کنم...
البته اینم از مضرات سن زیاده
ضمنا همین خوندنش برام لذت بخش بود. از اینکه منو به یه فضای رویایی میبرد برام شیرین و جذاب بود
از اینکه تهش به لبخند زیبای کودکی ختم شد کلی مایه امیدواری شد برام...
قلمت همیشه سبز و توانا و مانا

سلام عامو بهمن خودمون
خوبید شما؟
مگه میشه یادم بره ...نوچ نوچ نوچ
تیله ها امادست جناب ...ادس بفرمایید براتون بفرستم...
سکوت و تنهایی ادما و نوشته ها رو تغییر میدن
منم خوشحالم به لبخند کودک ختم شد
ممنونم اقا بهمن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد