لطفا این روزا و این شب ،این لحظه های نای
دعا کنید
دوباره شادی و سلامتی به خونه ی خیلیا برگرده ...
امیییییین
سکوت بود و سکوت بود و سکوت
تنها گاهی صدای افتادن چند برگ
کرم خورده به گوش می رسید
سکوت بود و بازی نور ماه و سایه
بر تنه ی عریان درختان...
سکوت بود و گاه گاهی چشمک های
چند ستاره ی بازیگوش...
سکوت بود و حضور باد بر اندام لطیف پوست
سکوت بود ،سکوتی دلنشین
در گوشه ی این سکوت زیبا
دخترک می نوشید چایش را
در حالی که لبخند می زد
به خنده ی دلنشین ماه .