فردا !!!

رها جمعه 8 خرداد 1394 ساعت 16:59

آب زنید راه را...هین که نگار میرسد....
به به........مبارکاااااااا باشه.......خیلی خیلی خوش اومدی کاکتوسی جونم...صفا آوردی و بلاگ اسکای رو روشن کردی مهربون....

امیدوارم بهترین خاطراتت و دلنوشته هاتو اینجا ثبت کنی و اوقات خوشی بادوستان بدون مزاحمتهای بعضی از مزاحمین نچسب داشته باشی عزیزم...
روزها و شبهای بلاگ اسکاییت روشن همچون آفتاب تابستانی گلم

مژده دهید باغرا هین که رها میرسد
ممنووووووووون رهای عزیز
مهربونو اخه کجای دلم بزارم خخخخ
ممنون ولی اینجا یه خونه موقته ...منتظریم بلوگفا ظهور کنه
بدون مزاحم
خیلی باحالی
گفته بودی با گل و شیرینی میای ولی اخه دیگه انقدر شرمندمون نکنید دیگه خخخخخ
ممنونم ازت
خوش حالم که قدم رنجه فرمودن کردین و تشریفات محترم اوردین

نازنین جمعه 8 خرداد 1394 ساعت 11:08

منم عین تو ام خوش به حالت که میتونی بری اون جای خاص روز خوبی داشته باشی عزیزم دلم برای وبلاگم تنگ شد تو روح این للاگفا

ممنون
کاش شما هم بودی ولی خوب جاتونو خالی کردیم حسابی
یه جورایی متفاوت بود
منم دلم برای کاکتوس بلوگفایی تنگ شده
بلوگفای لعنتی

ماهی سیاه کوچولو جمعه 8 خرداد 1394 ساعت 08:10 http://1nicegirl8.blogsky.com

مهدیس جمعه 8 خرداد 1394 ساعت 05:52

سلام
اخیش از اون قالب بلاگفا خلاص شدیمممممممم
مبارکه خونه جدید

سلام بچه پرووووو
اول بیا اینجا موهاتو بکشم
کچل بشی یکم دلم خنک بشه
شاید یکم دوست داشته باشمت
دختر بد
اره اتفاقا قالب پیدا میکردم همش یادت بودم
اصلا اینجا خونه موقته هرجور بخواین میشه تغییر داد
هرچه مبی خواه دل تنگت بگو
راستی مهدیس اونروز اومدم وبت می خواستم بهت بگم این اهنگ که نوشتمو واست بزترم گوش بدی
بیخیال ابجی
بیخیال همه چی
بیخیال گکسایی که دوسم نداشتن
بیخیال پاره ای که دوره از تنم
بیخیال دنیا
میگذره ابجی
ممنون اومدی

سپیده 21 جمعه 8 خرداد 1394 ساعت 01:24

یادم بود گفته بودی کتاب شعره خوب خریدی
ولی فقط مصطفی رو یادم بود فامیلیش یادم بود
وگرنه میگرفتمش.

قالب خوب دیدم پیشنهاد میدم بهت.

باشه ممنون
من میمیرم برای این پیشنهادا
حالا انقلابم میتونی بگیری
خوبیش اینه قیمتش مناسبه
و مهمتر از همه برگهاش کاهیه

سپیده 21 جمعه 8 خرداد 1394 ساعت 01:21

راستی یه چیزه دیگه
وقتی عکس میذاری تو پستات
تو یه اندازه بذار
اونجوری وبت مرتب تره

باشه
هرچی شما بگید
الکی مثلا من خیلی حرف گوش میدم خخخخ

سپیده 21 جمعه 8 خرداد 1394 ساعت 01:16

فک نمیکردم شعراش انقد خوب باشه
قبلا اصلا نمیخوندمش
ولی خوندم خوشم اومد
مرسی ازت

آهنگه آنلاین تو وبت میخونه مشکلی نداره
فقط قالبه یخورده نا میزونه که
اگه لنگشو پیدا کردم واست میفرستم

مشکله دیگه ای نیست

بعدشم اینکه من هلاگه اون
جمله ی سر در وبلاگت شدم.

فروغ عشقه
خیلی رون و اروم تو رو دنبال خودش میکشونه
فقط لامصب یه جوری که باید مواظب باشی غرق نشی
اره شعرای مصطفی زاهدی هم معرکست اصلا به خاطر کتاب اون رفتم نمایشگاه
کاش میگفتم بگیری
خیلی باحاله
مرسی لطف اری
قالب که اره داغونه ولی بهترش گیر نیومد

سپیده 21 جمعه 8 خرداد 1394 ساعت 01:03

جدی؟
من فک میکنم پیشرفت میکنه ها؟

آره گفتم خریدم یادت رفته

از صدقه سره شما فروغ گرفتم چی چیو یادم بری.

مرسی واسه کد اهنگ گذاشتم اگه تغیری حاصل شد بگو
خوبه بخونش باهاش دوست شو
ولی زیاد باهاش قاطی نشو
بد ادمو جذب میکنه
خوب ببخشید

سپیده 21 جمعه 8 خرداد 1394 ساعت 00:59

حالا من برعکس واسه کودکو نرفتم
با ماشین نرفتیم
چون خیلی شلوغ بود وگفتیم شاید جای پارک نباشه
با مترو رفتیم
خسته شده بودم
زیاد نتونستم بگردم.
ولی خوب بود
سال به سال پیشرفت میکنه
منم فروغ گرفتم.

بابا هرسال پسرفت میکنه
ای جان فروغم که گرفتی
دیگه شبا تو و شمع و فروغ چه شود
نری ما رو یادت بره

سپیده 21 جمعه 8 خرداد 1394 ساعت 00:47

آخه تو نمایشگاه یه کتاب فروشی بود بالاش نوشته بود :
کاکتوس!!
خیلی واسم جالب بود.
وقتی چشمم بهش خورد یه لبخند عمیق اومد رو لبام
ولی زود جمش کردم که همسری نگه خول شده.
میخواستم ببینم توام دیدیش یا نه؟

نه ندیدم
شبستان زیاد نرفتم دنبال اون کتاب بودم که برات گذاشتم
دوتا ازش گرفتم
مستقیم رفتم غرفشو اومدم
اصلا به کتابا نگاه نکردم اخه کتابو ببینم خریدم
بیشتر دانشگاهی و کودک
اخ که این کودکش چه باحاله کلی حال میده

اماسیس جمعه 8 خرداد 1394 ساعت 00:47 http://emasis.blogsky.com/

کمی خسته پس یعنی الان نیستی یعنی دیگه!
اکی!

ایشاله یه روز خوب که نه!یه روز فوق العاده پیش روت باشه کاکتوس عزیزم ": )