شاید این پست تو وبلاگ کاکتوس خیلی عجیب به نظر برسه
اما لازمه !!!
شاید به وبلاگ من نمی خوره ولی بازم لازمه !!!
این پستو تقدیم میکنم به یه دوست که عاشق این جور
نوشته هاست و به قول خودش امشب روحیه اش صفره صفره
جام
امشب در ضیافت جام و شراب
تو بانوی زیبای قلبم شده ای
امشب دیوانه وار می بوسم
جای ماتیکت را بر روی لبان جان
و به جان می خرم عطر تنت را
به تمامی یک لبخند
کاکتوس
پانوشت:
سخت نگیر
میگم کاکتوس تو دیگه داغ نشو
وقتی داغ میشی عقلت میپره
یکی باید مواظبت باشه دست از پا خطا نکنی
والله چه کاریه خوب داغ نکن عزیزه من
اره اصلا این بچه حد وسط نداره
دیروزم داغ کردم همه چی قاطی پاتی شد
اره دیگه شما هم که دیگه مواظب نیستی
گریه کنم نه گریه کنم
کاش یه حد تعادل داشتم
تو بنویس بقیه ش بی خیال
کاکتوس اینارو کتاب شعر کن
اسم کتابم بزار ماهی و کاکتوس
حالا میپرسی چرا ماهی؟
خب من الان بهت ایده دادم:)))))))))
کتاب
تا بینیم چی میشه
ممنون ازایده
اسمشو بزارم من ماهمو تو ماهی این دنیای مجازی
خخخخخخخخ
ممنون
ا
کاکتوس بجای لبان جان بهتر نبود مینوشتی لبان جام؟
منظور همون بوده
فقط مشکل تایپیه
الان نمیتونم درستش کنم
بعدا درستش میکنم
ممنون که گفتی
انقدر دلم می خواد بندیسم دیگه چک نمیکنم
فقط مینویسم
اوفففف
چقدر این قشنگه
لبان جان عجب ترکیب خوشگلیه
بعد از اونهمه سکوت چه هنری رو کردی
عالی بود
سپاس
لبان جام بوده تایپش اشتباه شده ...گریه
بازم ممنون
بکار بردن کلمه سپاس عجب سخته ها
همون ممنون خودمون
استغفرالله
آقا ما که نفهمیدیم این دوستتون کی بود .
خواهر و برادرای گشت ارشاد نیان منو ببرن صلوات خخخخخ
من خودمم الان که فکرشو میکنم میبینم این چه کاری بود
کاکتوس خجالت بکش
دیشب داغ کرده بودم حواسم نبود خخخخ