کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

دلم گرفته است ...



دلم گرفته

دلم عجیب گرفته است
و هیچ چیز

نه این دقایق خوشبو

که روی شاخه نارنج می شود خاموش

نه این صداقت حرفی که در سکوت میان

دو برگ این گل شب بوست

نه هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف
نمی رهاند !!

موزون حزن تا به ابد

شنیده خواهد شد

سهراب


پانوشت:

دلم گرفته است

نظرات 5 + ارسال نظر
خواننده خاموش سه‌شنبه 23 تیر 1394 ساعت 23:11

چشممم دیگه علامت نمیذارم.

اون قسمتی که نام کاربریت رو نوشته کنارش یه فلش کوچولو داره. وقتی باز کنی نوشته ویرایش پروفایل. بازش کن و مشخصاتت رو بنویس. وقتی هم تو پستی که میذاری کنار قسمت نظرات روی اسمت کلیک کنی پروفایلت باز میشه که مشخصاتی که ثبت کردی رو نوشته.


خوبم ممنون.بد نیستم. دیدم نیستی نگران شدم.

فکر کنم ناراحتی.... مثل همیشه نیستی.

ممنون از وقتی خیر سرش ابدیت شده کلی مشکل پیدا کرده
شاید واسه من اینجوری
ممنون از راهنمایی نمی دونستم
اصلا نمیدونستم پروفایل دارم اخه زده بود این قالب نمی تونه پشتیبانی کنه
بازم ممنون
میگذره دیگه
روزگاره
خوبم فقط کمی خستم

خواننده خاموش سه‌شنبه 23 تیر 1394 ساعت 22:23

چرا نیستی کاکتوسی؟؟؟

دلم پوکید

کار داشتم شرمنده
چی شده دختری؟
خدا نکنه

راستی لطفا از این به بعد بعد نوشته هات هیچ علامتی مثل تعجب و سوال نزار متنو کلا حذف میکنه جاش ستاره میزاره نمی تونم بخونم

خواننده خاموش سه‌شنبه 23 تیر 1394 ساعت 13:54

یه سوال تخصصی...


شما چرا تو پروفایلت نوشته زن بعد همه بهت میگن داداش؟؟؟

من اصلا پروفایل دارم
که توش زده باشه زن
اصلا همچین چیزی داریم ؟

خواننده خاموش سه‌شنبه 23 تیر 1394 ساعت 00:51

سلام کاکتوسی. خوبی؟؟

این شعر سهراب معرکه ست...

کاملش رو خوندی؟؟ من هزار بار خوندمش...

این بخشش هم خیلی خوشگله:

دچار یعنی
عاشق.......!!!!

فکر کن که چه تنهاست ،
اگر که ماهی کوچک دچار آبی دریای بیکران باشد.......


و این قسمتش هم:

خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند

و دست منبسط نور روی شانه آنهاست

نه وصل ممکن نیست

همیشه فاصله ای هست ..............

اگر چه منحنی آب بالش خوبی است

برای خواب دل آویز و ترد نیلوفر

همیشه فاصله ای هست .......................


و این قسمتش هم دوست دارم:

و عشق

سفر به روشنی اهتراز خلوت اشیاست..

و عشق

صدای فاصله هاست

صدای فاصله هایی که غرق ابهامند ...

نه

صدای فاصله هایی که مثل نقره تمیزند !

و با شنیدن یک هیچ می شوند کدر ....

همیشه عاشق تنهاست .........................

و دست عاشق در دست ترد ثانیه هاست ...

و او و ثانیه ها می روند آن طرف روز

و او و ثانیه ها روی نور می خوابند

و او و ثانیه ها بهترین کتاب جهان را

به آب می بخشند ..

و خوب می دانند

که هیچ ماهی هرگز

هزار و یک گره رودخانه را نگشود !

سلام
ممنون خوبم
شما خوبی؟
بله خوندم
از قسمت هایی هم که انتخاب کردی خیلی خوشم اومد
همیشه عاشق تنهاست و دست عاشق در دست ترد ثانیه هاست

رها دوشنبه 22 تیر 1394 ساعت 09:18

نبینم کاکی من دلش گرفته باشه
بیا بخلمممممممم...فقط میترسم اون خارهات کوبابم کنه ودخلمو دربیارن

پیش میاد دیگه
به خاطر تیغا کلا فاصله موجود است خخخخ
مرسی ازت
دیدن کامنتات سرصبحی کلی بهم انرژی میده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد