رهایی

دختر شرقی پنج‌شنبه 19 شهریور 1394 ساعت 13:16

مااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا هم لذت بردیم الان عایا شمااااا از لذت بردن ما نیز لذت بردی؟؟؟؟

خخخخخخخخخخخخخخخخ

بله ما از لذت بردن شما هم لذت بردیم
اوه اوه ببین کی اومده
بلاخره چشم ما به جمال شرقی جانم افتاد
چه عجب
کجایی شما ؟
نیستیا

بالابان جمعه 13 شهریور 1394 ساعت 13:58

بالابان دیگه
مای نیم ایز بالااااااااااااااااااااان

اوکی
در پی حل معضل گویا خود تبدیل به معضل شدن

نازنین پنج‌شنبه 12 شهریور 1394 ساعت 21:48

میبوسم گونه های باد
آرامش میکنم
حالا که آرام و نسیم گونه شد
میفرستم سمت تو
میسپارم سوغاتی ام را
صاف و سالم
گرم و شیرین
بر روی لبانت جا دهد
میسپارم
تا نگوید من کی ام.
میسپارم
آغوش گیرد تن گرمت را
و عطر پیرهنت را
به سوی من باز گرداند.

زهرا محمدزاده آ

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 12 شهریور 1394 ساعت 17:23

این رهایی سربازه خخخخ
رنجره؟سرکار اسلحه ندارین؟

http://t3.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcR5eBGVA8Fr2J32Xky4a0t9Lff79GSrWnx8nTeEDsNcvUiBngfb
دلش می خواسته نینجا رنجر باشه اما فقط سرباز طبیعت شده خخخخ
اسلحه ی سربازای طبیعت دلشونه
رنجر رو اسمشو نشنیده بودم
کلی مطلب در موردش خوندم خیلی فوق العاده بود
مرسی
اسمتون چی شد پس؟!!!

بالابان پنج‌شنبه 12 شهریور 1394 ساعت 04:04

ما نیز از این رهایی ها دوست داشت
رهایی کجا بیدی، نبیدیییی
ملت میرن کوه هم بع بعی اختصاصی دارن هم هاپوو، رهایی تا چه آخه
والا

ایشالا نصیبتون بشه خخخخ
رهایی کجایی ؟؟؟بیا این بچه داره از دست می ره
این رهایی برای این کوه نیست برای اون کوهیه که ریواس داره جناب
همونجا که با همکار محترم در پی ریواس شدید رونه
بله اینجورایس که ما هم به رهایی رسیدیم

بهمن چهارشنبه 11 شهریور 1394 ساعت 09:27 http://life-bahman.blogsky.com

انشاالله همیشه آسمان مال شما باشه ...
و جایگاهت آسمانی باشه ...

مرسی اقا بهمن عزیز
یعنی ما هم عروج کنیم دیگه
باشه
من برم به عروجم برسم

نازنین چهارشنبه 11 شهریور 1394 ساعت 07:47

اهنگ وبت خیلی خوبه
ماهان که خیلی خوشش اومد داشت باهاش تکنو میزد ترکیدم از خنده

منم دوسش دارم
جانم ماهان
انقدر با اهنگای غمگین بچه رو خوابوندی که با این اهنگ بچه تکنو می زنه

سپیده 21 چهارشنبه 11 شهریور 1394 ساعت 01:40

چقدر این دوست داشتن های بی دلیل
خوب است
مثل همین باران بی سوال
که هی می بارد ...
علی صالحی

زمین شناسِ حقیری تو را رصد می کرد
به تو، ستاره ی خوبم نگاه بد می کرد

کنارت ای گل زیبا، شکسته شد کمرم
کسی که محو تو می شد، مرا لگد می کرد

تو ماه بودی و بوسیدنت، نمی دانی
چه ساده داشت مرا هم بلند قد می کرد

بگو به ساحل چشم ات که من نرفته، چطور؟
به سمت جاذبه ای تازه جزر و مد می کرد

چه دیده ها که دلت را به وعده خوش کردند
چه وعده ها که دل من ندیده رد می کرد

کنون کشیده کنار و نشسته در حجله
کسی که راه شما را همیشه سد می کرد

"کاظم بهمنی"

ََAmir سه‌شنبه 10 شهریور 1394 ساعت 23:07 http://mehrekhaterat.blogsky.com/

چه کسی بود صدا زد کاکتوس؟!

واقعا چه کسی بود ؟؟؟
خوب مثل اینکه هیچ کس نبود

رها سه‌شنبه 10 شهریور 1394 ساعت 14:19

جانم؟؟؟
منوصداکردی عایا؟؟؟

جونتون بی بالا
بله
معلومه شما کجا تشریف دارین
مگه اینکه اسمی ازتون بیاد یاد فقیر فقرا کنید

رها سه‌شنبه 10 شهریور 1394 ساعت 14:19

جانممممممم؟؟؟
منو صدا کردی عایا؟؟؟

چقدر خوب است
که ما هم یاد گرفته‌ایم
گاه برای ناآشناترین اهل هر کجا حتی
خواب نور و سلام و بوسه می‌بینیم
گاه به یک جاهایی می‌رویم
یک دره‌های دوری از پسین و ستاره
از آواز نور و سایه‌روشن ریگ
و می‌نشینیم لب آب
لب آب را می‌بوسیم
ریحان می‌چینیم
ترانه می‌خوانیم
و بی‌اعتنا به فهم فاصله
دهان به دهان دورترین رویاها
بوی خوش روشناییِ روز را می‌شنویم
باید حرف بزنیم
گفت و گو کنیم
زندگی را دوست بداریم
و بی‌ترس و انتظار
اندکی عاشقی کنیم

سید علی صالحی