کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

انتهای مسیر



حال برگی رو دارم که

در جوی آبی می رود

هراسان

اما نمی داند به کجا ...


پانوشت:

آخر سرنوشت کجا

می برداو را با خود ؟


نظرات 3 + ارسال نظر
بهمن سه‌شنبه 12 آبان 1394 ساعت 19:33

متاسفانه ، دقیقن منم همین حال و روز رو دارم ...
کاکتوس جان ، خوب بلدی نمک رو زخم بپاشی ...

ای بابا
همه همین حال و روزو دارن
ببخشید تو رو خدا
خالا برای جبران بفرمایید
https://encrypted-tbn2.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQqVkjNqXG4zY2Le_pF96zfn8HDGYlNPK_QsC-tTIZl8E9YSRW3

خسرو دوشنبه 11 آبان 1394 ساعت 21:51

. درود . . این بی معرفت . . بلاگ اسکای را بگو . . .
. شده بلاگفا !!! . . من جواب قشنگی برایت نوشتم
. اما . . . نمایش نمی دهد . . یعنی صفحه هنوز زرد
. است . . هر چی تائید را کلیک می کنم . . یا ویرایش را
. تاثیری ندارد . . . نمیدانی چرا ؟؟!! . . راهنمایی کن مرا .
. حیف است . . زیرا هم تو قشنگ نوشتی . . هم من .

درود ....خیلی جدیدا نامرد شده
این مشکلات پیش میاد
بعدش خودش درست میشه
نگران نباشید
دیگه جوابو خوندم دیگه

سپیده 21 یکشنبه 10 آبان 1394 ساعت 15:48

بعضی وقتا انقد دلم میخواد میشد سرنوشت رو از سر نوشت !
اگه میشد خیلی خوب بود .

حالا که نمیشه
پس سعی کن بقیه شو خوب بسازی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد