کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

سومین تیله !!!



تا حالا فکر کردین دنیای ما ادما

چقدر شبیه دنیای تیله هاست؟!!!


 

 


بعضی ادما مثل بعضی تیله ها دلشونصافه صافه ،

وقتی کنارشون می شینی ،وقتی باهاشون اشنا

میشی می بینی هیچی تو دلشون نیست ...



بعضی ادما مثل بعضی تیله ها دنیاشون پر از رنگ

و ارزوعه ودوست دارن به تمام ارزوهاشون برسن ....




بعضی ادما مثل بعضی تیله ها انقدر دنیاشون شلوغ

 و پلوغه که دچار سردرگمی و گرفتار بازی رنگا میشن.

انقدر که خودشونم نمی دونن چی می خوان....



بعضی ادما مثل بعضی تیله ها یه خط صافو تو

زندگیشون گرفتن و دارن میرن و اصلا اهل ریسک

نیستن و به همون خط صاف چسبیدن و خیال

عبور از خط دیگه ی زندگی رو ندارن ....


بعضی ادما مثل بعضی تیله ها یه هاله رنگ سیاه

به دور زندگیشون پاشیدن .با وجود تمام دردا و

مشکلات زندگی ،از بیرون فقط جلا و زیبایی زندگی

رو  به نمایش می زارن .با وجود تمام دردا زیباترین

تصاویر رو خلق می کنند .هر چقدر تیله رو بگیری تو

دستاتو و بهش ذول بزنی فقط زیبایی و برق رنگ

سیاهو می بینی ...

این ادما دردارو تو دلشون می ریزن و محبتشونو

نثار دیگران می کنن ...



بعضی ادما  مثل بعضی تیله ها شیشه خورده زیاد دارن ...




بعضیادما مثل بعضی تیله ها  علاوه بر دلفریبی

که دارن وقتی می گیری تو دستاتو و با تمام وجود

بهشون نگاه می کنی می بینی جز ظاهر چیزی

ندارن و وجودشون پوچه پوچه ...



بعضی ادما مثل بعضی تیله ها نگاه قشنگی دارن ....



بعضی ادما مثل بعضی تیله ها علاوه بر کوچیکی

ظاهرشون ، دلشون یه دریاست ...


بعضی ادما مثل بعضی تیله ها سفید سفیدن

اینا همون فرشته های کوچولویی هستن که

هنوز پاشون به این دنیا نرسیده ، پی به ماهیت

این دنیا می برن و همون لحظه بار سفرو می بندن ...



بعضی ادما مثل بعضی تیله ها با وجود بی رنگی،

داخل وجودشون حفره هایی دارن که نشون از وجود

کسایی داره که اونا را با تمام وجود دوست داشتن

و حالا نیستن و جای خالیشون حفره هایی شده

پر از دلتنگی.....



این وسط بعضی ادما هستن که با تمام وجود به

دنیای زیبای تیله ها پی بردن ...

ادمایی که ارزوهاشونو تو گوش تیله ها می خونن

و سال ها تیله ها رو همراهشون نگه می دارن...


وگاهی چقدر قشنگ و باور نکردنیه که دو تا دیونه

که هر کدومشون عاشق دنیای تیله ها هستن

بهم برخورد می کنن و تیله های آرزوشونو با هم

قسمت می کنن...




پانوشت1 :

مبادله ی کالا به کالا یا بهتره بگم

مبادله ی یه دنیای تیله ای با یه دنیای تیله ای


پانوشت 2:

اگر هنوزم از بچگی هاتون یه شیشه تیله دارین

برید و بهشون خوب نگاه کنید شاید تیله آرزوهاتون

یه جایی تو گذشته جا مونده باشه .


 

نظرات 6 + ارسال نظر
ط¹ط¨ط¯ط§ظ„ظ„ظ‡ پنج‌شنبه 18 آذر 1395 ساعت 20:57

سلام.....یک دنیا تشکر از توجهتون......
تنتون سلامت....

سلام
خیلی وقته می خواستم متنو عوض کنم
من برخلاف شما اون نوشته رو کامل قبول دارم ولی الان وقتش بود عوض بشه ..صداقت تو اون جمله کامل مشخص بود .چیزی که این روزا نیست یا خیلی کمه .

یه نصیحت دوستانه
وقتی جایی میرید که فکر میکنید مطابق سلیقه شما نیست می تونید دیگه نرید اونجا و وقتتونو تو وبلاگایی صرف کنید که مطابق سلیقه شما هستند
گاهی نباید به دنیای ادما نزدیک شد
دنیا خیلی قشنگه درست ...اما بستگی داره شما تو کدوم مرحله زندگی قرار دارید ..تو مرحله غم یا شادی
هر کس مناسب احوالش مطلب می نویسه ...
بگذریم که حرف بسیار و وقت ما اندک و حوصله ناقص است
فعلا روحمون احتیاج به سلامتی داره ...دعا بفرمایید .
شیخی به زنی فاحشه گفتا مستی
هر لحظه به دام دگری پا بستی
گفت شیخا هر آنچه گویی هستم
آیا تو چنان که می نمایی هستی
عطار نیشابوری
ممنون از حضورتون

عبدالله جمعه 5 آذر 1395 ساعت 10:41

سلام....
یه لحظه تیله رو بی خیال.....
اون جمله ای که سردر وبلاگ خورده دقیقا یه چی میتونه باشه؟؟؟
جوکه؟؟؟
چرا داریم اینجوری میشیم ماها؟؟؟
چرا قبله نماهامونو گم کردیم؟؟؟
آدم یه چیزایی میبینه خداییش نمیدونه چی بگه....
این همه چیز دوست داشتنی توی این دنیا هست...
این همه مصداق صافی و سادگی توی این دنیا هست....
این همه قشنگی و طراوت....
اون وقت ما بچسبیم به چنین چیز منفوری؟؟؟؟
که از همون اول معلومه چیکارست؟؟؟
رفقا راهنماییم کنید لطفا ...کدوم دیوار محکم تره که سرمو بهش بکوبم؟؟؟

سلام
نظرتون محترمه

بهمن سه‌شنبه 8 دی 1394 ساعت 00:09

ممنون از حُسن ظنّ شما نسبت به این حقیر !
ولی عایاحتی اگه درست حدس نزدین بازم غزلو طلب دارین ؟

من هر چیزی که احساس کردم رو نوشتم
معمولا نظر هر کسی در مورد خودش با نظر دیگران در مورد اون فرد تفاوت هایی داره
اقا ما دیگه غزل نمی خوایم
یکی از د وستان به خاطر غزلکی کوچیک وبلاگو بست رفت ...خخخخ
شما هم به خاطر یه غزل انقدر شکسته نفسی نفرمایید
از دید خودتون کدوم یکی از تیله ها هستید ؟

بهمن شنبه 5 دی 1394 ساعت 20:02

یا خیلی خیلی از بچه گی هام دور شدم که فقط شبحی از اون تیله های رنگارنگ برام مونده ! یا زرق و برق زندگی رنگهای زیبای تیله هارو برام بی رنگ کرده ...
بهر حال خواستم بگم که منم مثه یکی از اون تیله ها که تعریف کردی هستم ...
اگه گفتی کدومشونم یه غزل هم من بهتون هدیه میدم ...

به نظر من شما مثل اون تیله مشکی ها هستید
تیله هایی که من خیلی دوسشون دارم
اگر روزی قسمت شد دیدمتون حتما براتون یه شیشه تیله می یارم
ممنون هنوز به اینجا سر میزنید
وجودتون باعث دلگرمیه
غزل من فراموشتون نشه
شما مثل اون سایر دوستان نباشید که
حرف غزلو می زنن و غزلو می خورن

خسرو چهارشنبه 2 دی 1394 ساعت 22:11

. درود . . من یک قوطی دارم که ی چیزهایی توش
. داره که توی قوطی هیچ عطاری نیست !!!!!!!!
. مثه آدمای قشنگی که وبلاگ ساختن اونم خیلی
. قشنگ . . قالبشون هم دلربا . . اما ده بار که براشون
. بنویسی . . اولن تائید نمی کنن دومن جواب نمیدن
. سومن ی بار بهت سر نمزنند . . چهامن . . بچه مردومو
. سرگردون نمی کنن . . حالا حرفمو قبول نداری ؟؟؟
. اگر این نظر منو تائید کرد . . براش یک غزل هدیه
. میدم . .

درود ....
گفتید فردا بیا اومدم ولی گویا سرتان شلوغ بود وقت نکردید هدیه رو واکنید
به قول اون خواننده ی محترم هدیه رو وانکرده پس فرستاد ....
این هم نظر شما
غزل ما را بیاوردید خخخخ

ماهی سیاه کوچولو دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت 12:47 http://1nicegirl8.blogsky.com/

من کدوم تیله م؟

تو بین دوتا دسته از تیله هایی
اونایی که هدفای مشخصی دارن و دارن تلاش می کنن بهشون برسن و
اونایی که یکم بین ارزوهاشون سردرگمن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد