کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

دل تنگی ....


دل‌تنگ ِ دل‌تپیدن‌ام . که دل ِ آدم بتپد برای کسی .

از آن دل‌تپش‌هائی که پشت ِ آدم راگرم می‌کند

برای زندگی .

خیلی سخت است آدم دل‌تنگ ِ دل‌تپیدن باشد

ولی نشود که بشود. وقتی‌ آدم دیگر دل نداشته

باشد. که دل‌اش مُرده باشد. مثل کسی‌که

پشت‌گرمی پدرانه بخواهد،امّا دارد

غبار ِ سنگ ِ مزاری را با اشک می‌شوید ...

    

فرشید فرهادی



نظرات 2 + ارسال نظر
N@s!m پنج‌شنبه 6 خرداد 1395 ساعت 16:58

مثل کسی‌که

پشت‌گرمی پدرانه بخواهد،امّا دارد

غبار ِ سنگ ِ مزاری را با اشک می‌شوید ...

تو بازم برمنیکی که

N@s!m پنج‌شنبه 6 خرداد 1395 ساعت 16:57

خداوندا تو میدانی
منم ، دلتنگ دلتنگ
منم ، یک شعر بیرنگم
منم ، دل رفتـه از چنگم
منم ، یک دل که از سنگم
منم ، آواز طولانی
منم ، شبهای بارانی
منم ، انسانیم فانی
خداوندا تو میدانی
منم ، در متن یک دردم
منم ، برگم ، ولی زردم
منم ، هستم ، ولی سردم
منم ، مُرده م ، منم مُرده م
منم ، یک بغض پر باران
منم ، غمهای بی سامان
منم ، هستم دراین زندان
منم ، زخمهای بی درمان،
منم ، دارم تب و تابی
ز تنهائی ، ز بیتابی،ز درد بی درمانی !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد