کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

قصه گو !!!


این روزا تبدیل به شهر زاد قصه گو شده ام ...

شهرزادی که هرشب برای پادشاه شروع میکنه

 به قصه گفتن ...با این تفاوت که

شهرزاد هزارتا داستان داشت و یه پادشاه

اما من یه قصه دارم و هزار تا پادشاه ....


  


هر شب قصه ی تکراری من و تو رو

 تو گوش تک تک این مردمان زمزمه می کنم

قصه تکراری که من همیشه گنهکارش بودم و

 تو دهقان فداکارش ..

و انقدر این قصه رو تکرار می کنم تا شاید در

 هزارمین شب ....

دیشب که حالم گرفته بود و داشتم در گوش یکی

 از همین مردمان قصه ی تو را زمزمه می کردم

ناگهان پادشاه بر اشفت ...دستور داد مرا بکشند ...

کمی مکث کرد و بعد گفت که مرا نه ، تو را بکشند

تمامی گریه ها و التماس هایم راهی به جایی نبرد...

تنها به من 10 دقیقه وقت داد تا با تو وداع کنم

باید می بودی عزیزتر از جانم ، باید می بودی

 تا ببینی چه بر من گذشت  ...باید می بودی ....

وقتی تو را کشت ....در گوشم زمزمه کرد :

حالا به پاس تمام روزهایی که با هم خندیدید ....بخند .

 

پانوشت:

این روزا خبرا خیلی زیاده

بعضی خبرا رو مخصوصا خوباشو

دوست داری اول از همه به یه نفر بگی

و اگر اون یه نفر نباشه ....

خبر دست نخورده گوشه ی قلبت می مونه .



 

نظرات 4 + ارسال نظر
ماهی سیاه کوچولو دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت 15:10 http://1nicegirl8.blogsky.com

هستم

مهدیس جمعه 28 خرداد 1395 ساعت 22:33 http://maheman66.blogsky.com/

پادشاه غلط کرد برآشفت
منو قیام میکنیم علیه این پادشاه که نمیذاره کاکتوسم به عزیزش برسه
میشه یکی از اون خبر خوبا رو بهم بدی؟بگی؟
واقعا نیاز دارم یکی یه خبر خوب بده بهم
در ضمن کاکتوس هر وقت نیاز به فال فروغ داشتی بیا برات بگیرم
البته منو اگه لایق دوستیت میدونی

پادشاه خوبیه ....
این پادشاه نیست که نمی ذاره .....
به وقتش بهت میگم مهدیس
وقتی دلت فال فروغ می خواد ....نمی تونی به کسی بگی
باید یه نفر یهو بیاد نه اینکه بهش بگی ....
عزیزی

بهمن جمعه 28 خرداد 1395 ساعت 17:25 http://www.life-bahman.blogsky.com

بازم مثل همیشه پر رمز و راز نوشتی...
و زیبا...

و من دعا میکنم که اون کسی که باید براش خبرای دست اول رو بگی همیشه در کنارت باشه ...تا مجبور نباشی خبرای دست اول و دست نخورده رو گوشه ی قلبت نگه داری...

پر رمز و راز ...
بدی من اینه که چون خودم موضوع رو میدونم فکر میکنم هرکسی هم نوشته ها رو بخونه براش قابل درکه ...ببخشید عامو
دیگه نیست عامو ....

پانیذ پنج‌شنبه 27 خرداد 1395 ساعت 11:27 http://live-4me.mihanblog.com/

مطمئنم از سرزدن به سایت من پشیمون نمیشی امتحان کن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد