کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

شربت بهار نارنج !!!



خوب جونم براتون بگه چند وقت پیش

که خونه خواهری بودیم ....

شمال منظورمه .....

رفته بودیم ابشار ببینیم که  ابشار ندیده

برگشتیم  .. ...هوای شمالم که نگو

گرمه و شرجی و این حرفا ....

وقتی برگشتیم همه خسته و کوفته

و پر از احساس تشنگی ....

من گفتم اقا یکی پاشه شربت بهار نارنج

درست کنه ...

ابتدا همه به هم دیگه یه نگاهی کردن و

بعدش به آرامی در افق محو شدن...

خواهری گفت : کاکتوسی کار خودته پاشو



  


منم خسته و کوفته و تنبل باشی ،

گفتم من کم شیرین درست می کنما !!!

و کلی بهانه دیگر که افاقه نکرد و بالاخره

من رفتم برای درستیدن شربت ...

خوب اول آب و شکر قاطی نمودم و بعدم

رفتم سراغ یخ و ...

بالاخره شربت درست شد و تشریف بردیم

برای سرو کردن

اقویی که شما باشین ...

نشستیم شربت بخوریم ..

خواهری که مشغول فسقل بود نخورد ...

یه لیوان ..دو لیوان ..همه هم تشنه ....

اقا من دیگه داشت دومین لیوان شربتم تموم

میشد که یهو یه فکر مثل جرقه از ذهنم گذشت ..

دیدم همه مشغول نوش جان کردن هستن ..

کمی مکث کردم و بعد با خنده ای بسیار زیبا گفتم

نخوردید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

گفتم یادم رفته توش  بهار نارنج بریزم ....خخخخخخخخخخخ

ابتدا همه یک نگاهی به هم انداختن و بعد ترکیدن

از خنده و گفتن یعنی ما نشستیم داریم اب قند می خوریم

خواهری به شوهریشون فرمودن یعنی تو هم متوجه نشدی ؟

شوهر خواهری فرمودن ..من خیلی تشنم بود و

بعد خیلی محترمانه در افق غرق شدن

منم خیلی شیک و مجلسی بهشون گفتم

وقتی نمی خوام شربت درست کنم

انقدر اسرار نکنید




نظرات 6 + ارسال نظر
بهمن جمعه 19 شهریور 1395 ساعت 13:25 http://www.life-bahman.blogsky.com

این که چیزی نیست...
یادمه توی خدمت مقدس سربازی، موقع شام ، من و یکی دیگه ، سبزی خوردنی از باغچه میچیدیم و پاک میکردیم و میشستیم و میذاشتیم سر سفره و بقیه دو لپی میخوردن... انگار وظیفه ی ما باغبونی و خدمت کردن بود.
یه روز یکی از بچه هارو وادار کردم حداقل سبزی هارو بشوره... بنده خدا شست و گذاشت توی سینی و آورد سر سفره!( اونم توی سینی نه آبکش که حداقل آبشون بره ! که بعد فهمیدم منظوری داشته!)
ته سبزی ها که در اومد دیدیم چند عدد پشکلِ خوشگلِ نقلی ته سینی پیدا شد!
با عصبانیت سر دوستم داد زدم که مگه کور بودی که اینارو ندیدی؟
خیلی راحت گفت: دیگه مطمئنم به من کاری نمیدین که انجام بدم
حالا دیدی کار شما خیلی خوب هم بوده!

,وای خدا
عجب ادمی بوده اون
به خودم امیدوار شدم اساسی اساسی

محمد پنج‌شنبه 18 شهریور 1395 ساعت 22:12

حالا باز این خوبه ولی پیش خودمون بمونه ها..خودم یکی دوباری تجربه ریختن نمک به جای شکر هم دارم! خلاصه چشمتون روز بد نبینه..همه با اولین قلپ...
تقصیر نمکاست که شبیه شکر شدن

شایدم تقصیر شکراست که شبیه نمکن

خسرو دوشنبه 15 شهریور 1395 ساعت 21:06

یار غزل خوان من شد شد بر جانان من
شد بر جانان من یار غزل خوان من !!
حافظ خوش خوان من فخر جهان در غزل
فخر جهان در غزل حافظ خوش خوان من
اشک چو باران من در غم تو سیل شد
در غم تو سیل شد اشک چو باران من
سرو خرمان من قامت بالای یار
قامت بالای یار سرو خرمان من
همت یاران من رونق ملک شهان
رونق ملک شهان همت یاران من
دشمن نالان من از حسدش جان سپرد
از حسدش جان سپرد دشمن نالان من
طبع سخندان من شهد عسل در زبان
شهد عسل در زبان طبع سخندان من
خسرو شیرین من پادشه ملک شعر
پادشه ملک شعر خسرو شیرین من !!

درود . امید که مقبول نظر والایت باشد .

بسیار زیباست
با خوندنش یاد شعرهای استاد شهریار افتادم
این بذاهشون خیلی زیباست
شهریار غزلم خواند غزالی وحشی
چه خوش است با غزلی صید غزالی کردم

ممنون از شعر زیبایی که نوشتید

مهدیس دوشنبه 15 شهریور 1395 ساعت 16:51 http://maheman66.blogsky.com/

کاکتوس دیشب تو و خواهراتو تو خواب میدم
شربت بهار نارنج بدون بهار نارنج اختراع کاکتوس
تولدم 12 ام شهریور بود

من و خواهرامو
اگه می تونی یه نقاشی بکش ییسنم تو خوابت چه شکلی بودم
کمی به تعریف جالب شدبرام
ببخشید مهدیس

سُهیلآ دوشنبه 15 شهریور 1395 ساعت 13:55 http://fortuna.blogfa.com/



عالی بود

منم ایجوریم وقتی نمیخوام بزور پاشم همینطوری کار میکنم

ایول
عین خودمی ...دمت گرم
اصلا چه معنی داره که وقتی حوصله نداری هی بهت کار بدن
وای به حال وقتی که هیچ وقت حوصله نداشته باشی

نازنبن یکشنبه 14 شهریور 1395 ساعت 20:04

تو معجزه ی قرنی گلم
ولی خنده ی بعدش خیلی چسبید خیلی

مرسی عزیزم
خجالتم نده
بلی خیلی چسبید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد