کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

مرگ

چرا ادما می میرن؟؟؟؟!!!

تضاد

وقتی بدنم گرم است و سرم سرد

وقتی خورشید بر بدنم می تابد و 

بر خیالم صدای خنک دریا 

مدتی سکوت می کنم ،تا بنگرم 

کدامین یک پیروز میدان می شوند

گاهی گرما،گاهی سرما

دراین میان بادی می وزد و 

زلفی پریشان می شود 

همهمه ی دریا و خورشید ،اوج می گیرد

و بازی رنگ ها اغاز می شود .‌‌‌..

کاکتوس


دریا

صبح زود که پاشی و گوش بسپری به اسمون

صدای دریا رو میشنوی...

خیال

بر دلربایی چشمانت،بستم دو چشم خیش را

اما تو بگو 

با خیالت که خیال دلبری دارد،من چه کنم؟؟!

کاکتوس


کوچه

یه صداهایی از تو کوچه میاد،بازم خروس همسایه 

تو کوچه قلدری می کنه و تمام قدرتشو به رخ 

کوچولو بچه های محله می کشه ...

باد اروم می وزه و هنوز نسیم خنکی از بارون

 صبحگاهی به مشام می رسه...

  ادامه مطلب ...