چرا ادما می میرن؟؟؟؟!!!
وقتی بدنم گرم است و سرم سرد
وقتی خورشید بر بدنم می تابد و
بر خیالم صدای خنک دریا
مدتی سکوت می کنم ،تا بنگرم
کدامین یک پیروز میدان می شوند
گاهی گرما،گاهی سرما
دراین میان بادی می وزد و
زلفی پریشان می شود
همهمه ی دریا و خورشید ،اوج می گیرد
و بازی رنگ ها اغاز می شود ...
کاکتوس
یه صداهایی از تو کوچه میاد،بازم خروس همسایه
تو کوچه قلدری می کنه و تمام قدرتشو به رخ
کوچولو بچه های محله می کشه ...
باد اروم می وزه و هنوز نسیم خنکی از بارون
صبحگاهی به مشام می رسه...