خوب جونم براتون بگه
دو روز پیش سوار مترو شدم که یه اتفاق خیلی باحال افتاد...
مثل همیشه مسیری که میرم شلوغه،
گاهی از سر خوش شانسی جا پیدا میشه برای نشستن
و گاهی مجبوری ایستاده طی مسیر کنی.
اون روزم ایستاده بودم و داشتم با سوگلی حرف
میزدم ،یه خانم چادری پشت ما ایستاده بود
که یهو.....
یکی برگشت گفت اون چیه رو چادرتون
اخ اخ چشمتون روز بد نبینه
از همون حشره ها بود که من بهش میگم
نابود گر بید...
هیچی دیگه منم دیدم احتمال مرگ و میر بالاست
تا زنه اومد شروع کنه جیغ و داد ،رفتم حشره رو
گرفتم تو دستم و دستمو مشت کردم که معلوم نباشه
زنه خشکک زد ...خخخخخ
پیرزنه گفت اون چیه تو دستت
وقتی تو دستام بود و حرکت می کرد کلی حس
با خودش داشت،حس حرکت ظریف.کمی ترس
قلقلک .حس خوب لمس دوبارش....
هیچی دیگه ایستگاه که نگه داشت بین سکو
وقطار رهاش کردم...
بعد یکی از دوستای دیونه تر از خودم بهم پیام داد
براش تعریف کردم ....کلی خندیدیم
بهش میگم کاش می داشتم یکم جیغ جیغ
می کردن می خندیدم بعد مثل یه فرشته نجات
وارد میدون میشدم....خخخخ
بدجنس خودتونید ،گفته باشم
اینجور کارها راست کار خودتونه!
. . سلام .
. شخصیت ما از افکار و اندیشه های ما سرچشمه می گیرد .
. افکاری که اگر ژرف وعمیق باشد با تأمل بیشتری همراه خواهد بود
. و میتواند با موفقیت و کامیابی همراه باشد . میتوانیم بر
. احساسات و عواطف خودمان کنترل کافی داشته باشیم
. و درست تصمیمگیری و انتخاب کنیم . این اندیشههای ناب ما
. هستند که ما را به مرز روشن فکری میرسانند تا درک
. و فهم خودمان را به همه چیز افزایش دهیم و آگاهانه
. دست به عمل بزنیم . اعمالی که شایسته شخصیت ما باشد [گل]
.................