هر نکتهای که گفتم در وصف آن شمایل/هر کو شنید گفتا للهِ دَرُّ قائل
تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول/ آخر بسوخت جانم در کسب این فضایل
حلاج بر سر دار این نکته خوش سراید/ از شافعی نپرسند امثال این مسائل
گفتم که کی ببخشی بر جان ناتوانم/گفت آن زمان که نبود جان در میانه حائل
دل دادهام به یاری شوخی کشی نگاری/ مرضیّةُ السجایا محمودةُ الخصائل
در عین گوشهگیری بودم چو چشم مستت/و اکنون شدم به مستان چون ابروی تو مایل
از آب دیده صد ره طوفان نوح دیدم/ وز لوح سینه نقشت هرگز نگشت زایل
ای دوست دست حافظ تعویذ چشم زخم است/یا رب ببینم آن را در گردنت حمایل
پانوشت :
این فال امشب به نیت دوستای وبلاگی گرفتم
یلداتون مبارک