کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

دعوا

با خرس مهربون نامهربون دعوا کردم

حرفایی که نباید بهش زدم ...

به خاطر حرفا ناراحت نیستم 

ناراحتم که منو به جایی رسوند که اون 

حرفارو بهش زدم ...

نمیدونم ..حس و حالم عجیبه 

هم خوشحالم حرفامو زدم 

هم ناراحتم ...

قبلا وقتی ناراحت میشدم از کسی چیزی نمیگفتم 

ولی حالا میگم چه بگی چه نگی کسی که بخواد بمونه

می مونه و کسی که بخواد بره میره ...دیگه نمی خوام 

حرفا بمونه تو سینم هی خودمو بخورم که چرا نگفتی 

 چه میدونم ...چی درسته چی غلط ...

وقتی اشتباه دیگرانو نمیگی بعد یه مدت فکر میکنن 

کارشون درسته ....بیخیال بابا اصلا 

هرچه باداباد .


نظرات 1 + ارسال نظر
Baran چهارشنبه 22 اسفند 1397 ساعت 19:29 http://haftaflakblue.blogsky.com/

بله،منم اوایل نمی گفتم،وبعد همین چند وقت پیش ،گفتم هر چه بادا باد..زدم به سیم آخر؛باورکنین خودم از خودم ترسیدم و

یا خدا
گاهی لازمه
اما کاش یاد بگیریم به موقع حرفامونو بزنیم تا تبدیل به فریاد نشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد