کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

از چه رو دلتنگ شدی

این روزا برای من خیلی سخت میگذره 

هر روز با مسایل جدیدی تو وجودم 

اشنا میشم ...انقدر تلخ و سخت که 

که گاهی دیگه نمی خوام بشنوم 

نبرد خیر و شر ؛و شری که خودشو 

به جای خیر جا زده و منی که این وسط

نقش عروسک خیمه شب بازیشو بازی 

می کنم ...

درد ،درد،درد ...واژه ای به قامت دردناک

روح خسته و قلبی که امیدواره و جسمی که 

بیقراره ...

شاید باید گفت 

هرچه پیش اید خوش اید ...

و شاید اشک این واژه ی پر دریا 

ارام کند اتش وجود را ...

شاید ...

فرشته میگه خیلی خوش شانسی که الان 

متوجه شدی ، شاید هیچ وقت نمی فهمیدی 

گاهی دلم برا خرس مهربون میسوزه

اگر نبود هیچ وقت نمی فهمیدم یه چیزی 

اشتباهه ...ولی رفتارش داره نابودم میکنه

و شاید هنوز نمی تونم حقیقت ببینم در موردش

شاید ...

ماه هم که چند شبه رفته قایم شده 

گاهی فقط چندتا ستاره و درخشش 

نیمه روشن چند تکه ابر...


نظرات 6 + ارسال نظر
Amir شنبه 8 تیر 1398 ساعت 13:34 http://mehrekhaterat.blogsky.com

وقتی ماه شب 14 اینجا داره کامنت منو میخونه و بهش جواب میده اونوقت دنبال ماه توی اسمون میگردی؟ عجب؟ خب یه نگاه به اینه کن حتما میبینشن

Amir شنبه 8 تیر 1398 ساعت 13:29 http://mehrekhaterat.blogsky.com

Baran چهارشنبه 5 تیر 1398 ساعت 07:59 http://haftaflakblue.blogsky.com/

دشمن تون کشته بشه و
زنده سلامت بمونی و
شاااااد
خیلی عزیزی بلا می سر❤❤❤❤

واما یک بیت برای کاکتوس جانِ جانم

او سمن سینه و
نوشین لب و
شیرین سخن است
مشتری عارض و
خورشید رخ و
زهره لقاست
آخ آخ آخ
(آیکن منه غش آورده:))))))

نخیر کار درستی نیست.ومن معذرت میخوام

مرسیییی
شماهم خیلی عزیزید
به به چه بیتی
منو هم غش اورده

ماجانِ بهترین:))) سه‌شنبه 4 تیر 1398 ساعت 20:03

خیلییییی مخلصیم
آغوش مون قابل شمارو نداره و
صمیمانه و
خودبخودانه برای شما گشوده شد.بخدا
به قول ارسطو،آخ آخ آخ

یعنی فقط اسم نویسنده کشته منو
ما بیشتر ابجی
مرسییییی
واقکی آخ آخ آخ
من یه سوال دارم از شما
ایا بازی کردن با روح و روان کاکتوس
کار درستی ست؟
خییییییییر

Baran سه‌شنبه 4 تیر 1398 ساعت 00:27


فدای معرفتتون
ببین کاکتوس جان؟هنوز تو بغلمی و
اینجوری بخای شیرین زبونی کنی.بی اجازه گازت می گیرم که دستمم سنگینه

خیلی مرسی بابت عکس خیلی نایسِ
دست گلت درد نکنه بلا می سر
جاااانت سلامت و
دلت خوش و
ایام به کامت عزیزم

تو ارامش اغوش مشتری خوابم برد
خواهش میکنم
این کلیپه که رو سموره صدا گداشتن که میگه ممد تو بهترینی
اینجاس جاش که بگم
ماجان تو بهترینی

Baran دوشنبه 3 تیر 1398 ساعت 23:32 http://haftaflakblue.blogsky.com/

ماهُ ولش کنین.با خوندن این پست،دوتا دست هام براتون آغوش گشودنوبعد انگاری چند ضربه ی آروم،به کِتف تون زدم و
چندبار گفتم؛عزیزم،عزیزم،عزیزم....


فقط می تونم بگم یه دنیا ممنونم 
دستتم سنگینه ها
مثلا چندتا ضربه ارومت اینه
http://cdn-tehran.wisgoon.com/dlir-s3/1500215002322424.jpg
البته فقط عکس 
متن زیرش مرتبط نیست 
یادم رفته چطور عکس تکی ادرسشو باید گذاشت .
مرسی جانم 
مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد