کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

چشمان تو


دیدی نگاهت با غربت چشمانم چه کرد!!!

بازتابی عظیم و وسعتی شگرف

ملاقات عمیق یک روح

در پهنای وجود چشمانی روشن 

لایه لایه نفوذ در پهنای وجود

عبور از لایه ی ظاهری چشم

و رفتن به سراشیبی سقوط درون 

میخکوب احساس شدن...

تولد یک لبخند 

و بیان راستین وجود :

دارم خودمو تو چشم های تو میبینم.

#کاکتوس 

۹۸/۴/۱۱


پانوشت:عید فطر تو جنگل فسقل دراز کشیده بود 

تو چشماش نگاه کردم 

یهو خندید گفت 

چه باحال دارم خومو تو چشم های تو میبینم.

امروز داشتم به چشماش فکر می کردم 

کلمات جاری شد . شکلک لبخند عمیق

پانوشت۲:

دیروز داشتم انقلاب قدم میزدم 

تو ویترین یه مغازه،  پیشول 

راحت گرفته بود خوابیده بود.

نظرات 2 + ارسال نظر
Baran سه‌شنبه 11 تیر 1398 ساعت 13:26

جدا خوب نوشتین.ومن احساس سبکی و
بی وزنی کردم❤

خیلی مخلصیم

مرسی
ما بیشتر

Baran سه‌شنبه 11 تیر 1398 ساعت 12:22 http://haftaflakblue.blogsky.com/

کلمات چه بی وزن بودن
خیلی مرسی کاکتوس جان

اری اری
یه چی نوشتم که نوشته باشم
خواهش میکنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد