کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

کتاب

خوب اول براتون بگم که این چند روزه بی نت بودن 

همراه بود با کلی کتاب و فیلم دیدن 

و توجه به اینکه چقدر وابستگی به گوشی و نت دارم

و عمری که الکی بین کانالا و اینستا حروم میشه 

خوب امروز که بیرون کار داشتم 

گفتم کتابم با خودم ببرم تو مسیر بخونم 

  اخه مسیر من طولانی و حداقلی دوساعتی تو راهم

تو مسیر رفت یه ۵۰ صفحه کتابی خوندم 

و کلی تعجب کردم چطور تا حالا فقط الکی گوشی دستم بود 

خلاصه 

بعد کلاس و کلی پیاده روی با یه بچه شیطون 

رفتم سوار قطار بشم و چون کمی دیر بهش رسیدم 

مجبور شدم وایسم و از اونجایی که به پا درد دچار شدم

و تحمل ایستادن طولانی ندارم 

کف قطار نشستم که بعد منم چند نفری شروع کردن 

به نشستن 

کنریم یه جووونی بود که یکم گوشیشو نگاه کرد و 

چندتا اهنگ بالا پایین کرد و معلوم بود حسابی 

حوصلش سر رفته ....

خلاصه منم کتابمو در اوردم و شروع کردم به خوندن 

یکم گدشت برگشت گفت ....

خوش به حالت  من که هیچ کاری ندارم انجام بدم 

حوصلم سر رفته  و یهو گفت کتاب دیگه ای تو کیفت نداری

یهو یاد کتاب انگلیسی کوچیک افتادم که با خودم اوردم 

گفتم چرا یه کتاب داستان انگلیسی هست .می خوای؟

گفت نه ...انگلیسیم خوب نیست ...گفتم منم 

بعد کتاب خودمو بهش دادم و خودم انگلیسی شروع کردم 

به خوندن ...

حسه خوبی بود...

مامورای قطارم که هی از این ور به اون ور ...خخخخ

خلاصه اینکه   

کاش ...کاش ..کاش 

حواسمون به زمانمون باشه 

نمیدونم چرا 

ولی این چند روز برای من خیلی شیرین بود 

کلافه بودم ولی با خودم تنها بودم و برام خیلی 

خوب بود.


نظرات 11 + ارسال نظر
Baran سه‌شنبه 5 آذر 1398 ساعت 14:17 http://haftaflakblue.blogsky.com/

مرسی از همه لطفت

والا هیچی نیس
من ازش چیزی نشنیدم.بحز اینکه معلوم نیس؟کدوم آدم بلانصبت احمقی،گاو زبون بسته رو تو ریل قطار بسته بودو
لوکوموتیو رانترمز کردو
گاوُ نجات دادو
لوکوموتیو رانِ فداکار شد.

دیگه دیگه


عزیزو
محترمید کاکتوس جان

خواهش می کنم
وا بیچاره گاوه

:بیخیال

Baran سه‌شنبه 5 آذر 1398 ساعت 12:16 http://haftaflakblue.blogsky.com/

وااووووووووووووووووو

چه شعر قشنگ و
پر تصویری

خیلی خیلی مرسی کاکتوس جااااان

فدای لبخندو
سیمای دلنشین تون بشم

الهی که همیشه سلامت و
خوش باشی،عزیزِ همیشه عزیز دلم

مرسی بابت شعرو
پاسخ نامه و
همه خوبی ها و
معرفت دوست داشتنی تون....خیلی مچکرم


قطار رشت
خیلی ممنون ،خیلی باحال بودو
مرسی بابتش

خدایا همیشه مراقب کاکتوس جانمان باش

دست سرایندش درد نکنه
که حرفایی که نمی تونستم بگم
راحت با بیانی زیبا بیان نمودند
خوب شما اولین نامه رو نوشتید و این برام خیلی عزیزه و حتما می برشمش تو ورد و پ‌رینت میگیرم

خوب چیه قطار رشت میگن خوبه ولی ایستگاهش تا خود شهر فاصله داره باید یه تحقیقی کنم ببینم چه خبره و مثلا اگر شب داشته باشه که صبح برسم و یه روز اونجا باشم و دوباره شبش برگردم با قطار خوبه

Baran دوشنبه 4 آذر 1398 ساعت 20:44 http://haftaflakblue.blogsky.com/

سلاممممممم
عاشق عنوان تونمعاشق گرد گیریش و
عطربوششوالبته خوندنش

سلللللام

مرسی ماجان ،برای نامه ای که نوشتی
لبخند دلنشینی بر لبمان اورد
تاسیانت بودم
آستانه بادومی خیلیییی خوب بود و اینکه
منم قدم زدنو دلم می خواد
و این شعر فقط کنم گوشه ای از حرفام باشه

تو آن جایی
و من اینجا
در این فکر
که تا چه حد دوستت دارم
در این فکر
که تا چه حد برایم با ارزشی
در این فکر
که تا چه حد دلتنگ توام
تو آن جایی
و من اینجا
در این فکر
که تا چه حد در اشتیاقِ
با دیگر
در کنار تو بودنم
در این فکر
که چگونه بیش از همیشه
قدر آن زمان
که در کنار هم خواهیم بود را
خواهم دانست
دوستت دارم 

سوزان پولیس شوتز

قطار رشت باید ببینم چه ساعتی و چی جوریه
و شاید شد که بشه

مصطفی جمعه 1 آذر 1398 ساعت 16:10 http://o-life.blogfa.com

من ترجیح میدم با هم صحبت نکنیم چون شما همون اصول اولیه ای ک مد نظر من هست رو رعایت نمیکنی.
براتون آرزوی سلامتی، موفقیت و خوشبختی میکنم. خدانگهدارتون.

اصول مد نطرتونو که ننوشتید
من اصول خودمو گفتم که بعدا دچار مشکل نشیم
به نطرم هر کسی اصولشو اول بگه بهتره
من گفتم ولی فکر نکنم اصولتونو گفته باشید
و الان من متوجه نشدم کدوم اصول رعایت نشده ....
خدا پشت و پناهت
گاهی یکم عمیق تر ببین
من قبلا ادما که یهو بهم نزدیک میشدن
اعصابم خورد میشد و ازشون فرار میکردم
ولی الان متوجه اخلاقم شدم برای همین به طرف مقابل توضیح میدم ...
حالا اگر طرف علاقه به ادامه داره رعایت می کنه
و اگر نه که خودش دوست داره رابطه قطع بشه
انتخاب با خودتونه

مصطفی جمعه 1 آذر 1398 ساعت 15:32 http://o-life.blogfa.com

خب پس منم سعی میکنم بحثی پیش نیارم بین خودمون. خود من در کل از بحث فراری نیستم. اما وقتی ببینم طرفم اصول اولیه بحث کردن رو رعایت نمیکنه سعی میکنم بحث نکنم. همون رعایت اخلاق و انصاف مدنظرمه.
ممنونم بابت معرفی کتاب.
من متولد 1374 هستم. مدرک تحصیلیم دیپلم تجربیه. مجردم و بیکار. (ی کارایی میکنم ولی در کل همون بیکار تلقی میشم)
شما هم اگه دوست دارید خودتونو معرفی کنید لطفا. ممنونم.

خوب منم کاکتوسم
و یکی از ویزگی اخلاقیم اینه که زود با کسی صمیمی نمیشم ....
یکم صبر کن بچه جان خودت متوجه میشی
تقریبا هم سنه خواهرامی
یعنی باورت نمیشه اگر تو اولین ارتباطم کسی مثل شما سوال می پرسید کلا میداشتمش کنار
الان یکم بهتر شدم ولی در کل باید زمان بگذره و بعد ادما همو بشناسن ... به قولی یه دورن گرا کامل
الانم نمیدونم چرا انقدر زیاد جواب دادم
ولی در کل حس جنگجویی ده هفتادیا رو دوست دارم .
امیدوارم با درک هم دوستای خوبی بمونیم .
میدونی سن مهمه
چون تو هر دهه ای از زندگی یه چیزایی مهمه
برای همین سنتونو پرسیدم
سخت نگیر پسر خوب

مصطفی جمعه 1 آذر 1398 ساعت 14:45 http://o-life.blogfa.com

چقدر عجیب!
آخه سوال من کاملا شخصی بود. اینکه شما از من شناختی ندارید به تجربه شخصی شما که ارتباطی نداره.
با استاد قمشه ای و دینانی در شبکه چهار آشنا شدم، ولی بیشتر از اون پیگیری شون نکردم که مثلا فایلی دانلود کنم یا سی دی بگیرم گوش بدم. ولی اساتید دیگه ای بودن.
ماجرا مال زمانیه که مذهبی بودم. الان که مذهبی نیستم تنها کسی که خیلی حرفاش به جونم میشینه همین دکتر هلاکویی هست.

همون شبکه ۴ قبلا خیلی خوب بود
اتفاقا فکر نکنم دینانی خیلی مدهبی حرف بزنه
برای همین خوشم میاد
کلا باید حرفا رو گوش داد و چیزی با روحیه خودت مطابق رو قبول کنی ...
اخه بحثش طولانی
وقتی وارد مباحث روانشناسی میشی
بعد یه مدت میبینی عرفا و روانشناس و روانکاو
یه جورایی حرفشون یکیه ولی هر کسی به مدل خودش میگه ....
یکی دوتا فایلی که فرستادی گوش دادم
میدونی سن و طرز فکر دیگران وقتی در حدی بدونی یکم بهتر میدونی چه حرفی بزنی
چه حرفی نزنی ...چون اکثر ادما می خوان بگن من بهترم ...من درست ترم و من واقعیتش حوصله بحث و این حرفا رو ندارم ... موسی به دین خود ،عیسی به دین خود .
برا همین اولش سعی میکنم ببینم طرف چه جور شخصیتی داره تا از بحث احتمالی جلوگیری کنم .
حقیقت تلخه ... و من برای فهمیدم اشکالات درونم
خیلی درد کشیدم و دارم میکشم ... درست و غلطشو نمیدونم ... فقط اینکه یاد گرفتم خیلی به اعتقادات و عقاید دیگران کاری نداشته باشم .

الان خیلی به دین و مدهب کاری ندارم
دارم بیشتر به حس و حالم توجه می کنم
و کاری که جسم و روحمو به هم وصل کنه
حالا اگر اون کار مذهبی باشه باشه ،نبود نبود
مهم کاری که حالمو خوب میکنه و بهم ارامش میده
.......

جدیدا حتی وقتی می خوای کتابی به یه نفر معرفی کنم خیلی با خودم کلنجار می رم ...
شایدم خیلی سخت گیر شدم
ولی یه کتاب هست دوست داشتی بخون
کتاب محدودیت صفر
چیز جالبیه

مصطفی جمعه 1 آذر 1398 ساعت 12:10 http://o-life.blogfa.com

با اینکه پاسخ سوالمو ندادید ولی اشکال نداره :)
اتفاقا ابتدای همین فایلهایی که میخوام واستون لینک دانلود بذارم، توضیح میدن که چرا ما اگر حرفی رو خوب و درست میدونیم باید بپذیریم و بهش عمل کنیم، حتی اگر بدونیم یا ببینیم که گوینده حرف به اون عمل نمیکنه.

خدمت شما :

اگر جوان بودم - دکتر فرهنگ هلاکویی

http://s7.picofile.com/file/8377743292/If_I_were_Young_1_.mp3.html

http://s7.picofile.com/file/8377743326/If_I_were_Young_2_.mp3.html

http://s7.picofile.com/file/8377743334/If_I_were_Young_3_.mp3.html

http://s6.picofile.com/file/8377743342/If_I_were_Young_4_.mp3.html

ممنون
یه سری فایلاشونو گوش دادم
ولی اینا رو نه
خوب جواب سوالتون سخته
شاید اگر سنتونو میدونستم یا وبلاگتونو دیده بودم و کمی میشناختمتون راحت تر بود
ولی گاهی فایل های صوتی الهی قمشه ای و استاد دینانی گوش میدم
به دل میشنه حرفاشون

مصطفی جمعه 1 آذر 1398 ساعت 11:07 http://o-life.blogfa.com

تواضع :))
خدا کاکتوس جان رو براتون حفظ کنه :))
چشم ایشالا رفتم حرم حتما به یادتون خواهم بود.
دعا میکنم علاوه بر آگاهی، قدرت عمل کردن مستمر و مداوم هم بهتون بده :)
البته که از ما حرکت از خدا برکت :)
الان کلی فایل برای آگاهی وجود داره که اگر اهل گوش کردن باشید حتما کمک میکنن :)
من خودم چون آدم سمعی هستم، زیاد گوش دادم و گوش میدم :)
شما چطور؟
کسی یا کسانی هستن که صحبت هاشون براتون گیرایی خاصی داشته باشه و جذاب باشه؟

ممنون
عمل مستمر ،خیلی دعای خوبیه ،ممنون
فایل برای اگاهئ که بله ،فقط گاهی می ری تا وسطش میبینی نه تنها اگاهی نبوده ، همراهی بوده
الان هرکسی که ۴ تا کتاب خونده برای خودش فایل تولید میکنه و کتاب میده و بعد میبینی هیچ کدومم به حرفاشون عمل نمیکنن و باعث ناامیدی بیشتر میشه ...
فایل خوب کم پیدا میشه
اگر کسایی رو میشناسید که حرفاشون تاثیر گداره
ممنون میشم بهم معرفی کنید.

مصطفی جمعه 1 آذر 1398 ساعت 00:16 http://o-life.blogfa.com

چقدر مهربونی شما :)
چشم حتما :)
مرسی :)
البته مادرم خودش کلی گل و گیاه داره توی خونه :) ولی اونی ک من بهش بدم فرق داره مطمئنا :))
من مشهدم :)
شما کدوم شهر هستی؟ :)

من که نه
کاکتوس جانم مهربونه
باعث شده دوستای خوبی پیدا کنم
و لبخند رو لباشون بیاره برای چند ثانیه
چه خوب ،کلا گیاها خیلی خوبن و البته بعضیاشون خیلی ناز نازین ،سریع از بی توجهی قهر می کنن...هی
رفتید حرم برای منم دعا کنید خدا بهم کلی اگاهی بده
سمت تهرانم

مصطفی پنج‌شنبه 30 آبان 1398 ساعت 19:29 http://o-life.blogfa.com

همین الان ازش پرسیدم مامان خوشحال میشی واست گل بخرم؟ گفت اگه وضع اقتصادی این نبود آره ولی یک شاخه گل 10 هزارتومن، 15 تا دونه نون میشه.
میدونستم اینطوریه فکر مادرم. مطمئن شدم. (الان درآمدی ندارم. بعدها که درآمد داشته باشم حتما گل هم میخرم واسش)

آره متاسفانه بلاگفارو هم بستن...

من خیلی وقته گل نخریدم
از قیمتا خبر نداشتم
ان شاء الله یه کار خیلی خوب پیدا کنید امین
چند وقته برا دوستام کاکتوس می برم
واس همین خیلی وقته گل نخریدم
وقتی به شما گفتم یهو یادم افتاد چرا گل نمی خرم
یادمه یه بار رفتم تو مغازه یه گل بخرم خیلی پول نداشتم ...با ترس و لرز رفتم قیمت بگیرم
از یکیشون خوشم اومد گفتم چنده ...به نظر گرون میومد ...فروشنده گفت این گله نمی خوایم ...می خوای بردار ... خیلی تعجب کردم گل به اون خوشگلی چرا می گفت نمی خوایم ....منم خیلی خوشحال گرفتم اومدم بیرون ... زندگی بالا و پایین زیاد داره ...
مرسی به وبلاگم اومدید
به نطرم یه کاکتوس بخر ،از این گردا
هم ارزونه هم یکم بگذره هی از بعلاش دوباره کاکتوس می زنه و وقتی تو گلدون بکاری یه هدیه خیلی خوب و به صرفه میشه
من اول یدونه داشتم ولی اگه بخوام حساب کنم با اونایی که هدیه دادم حدود ۱۰۰ تایی شده
خیلی باحالن
یه بار تو یه کلاس بودم ...صحبت شد یکی از پسرا که کامپیوتر می خوند گفت من تا حالا از کسی گل نگرفتم ... یه جوری شدم ...دفعه بعد یه کاکتوس کوچیک براش بردم ... بعدش مجبور شدم واسه کله کلاس ببرم
نمیدونم کدوم شهرید ولی شاید اگر می شد براتون میاوردم ... نمی دونم

مصطفی پنج‌شنبه 30 آبان 1398 ساعت 18:05 http://o-life.blogfa.com

منم امروز به مادرم گفتم چه خوبه این چند روز نت قطع شده :))
بیشتر باهم حرف میزنیم و بیشتر بیرون میریم و کارای مفید تر میکنیم :))



خیلیم خوب 
براشون گلم بخرید
متاسفانه وبلاگتون باز نمیشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد