کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

چگونه همدیگررا ملاقات کردیم؟


چگونه همدیگر را ملاقات کردیم ؟

روزی ...

پروانه ای همانند گلبرگی پرواز کرد

و ارتعاش کوچکی ایجاد کرد.

چطور همدیگر را ملاقات کردیم و به اینجا رسیدیم؟

گوشه ای از خیابان، که در بهار، عشقمان را بهم دادیم

یک معجزه بود

دستان یکدیگر را به آرامی نگه داشتیم و تا انتهای خیابان باهم قدم زدیم.

قاصدک های زیر باجه تلفن به آرامی این سو و آن سو تاب می خوردند.

چطور توانستیم به عشق برسیم ...

چون چنین لحظات دوست داشتنی را با هم گذراندیم؟

به این باور رسیده ام که در عشق چیزی به عنوان تصادفی بودن وجود ندارد

معتقدم که دنیا برای عاشق شدن دو نفر حتی کوچکترین اتفاقات را محاسبه می کند

از جمله ...بال زدن یک پروانه .

یک معجزه اجتناب ناپذیر

نمی خواستم فکر کنم که ...

کاملا تصادفی همدیگر را ملاقات کردیم

پس تنها کاری که می توانم بکنم این است که

عاشقت باشم

در این لحظه...من ... از درون عشق میگذرم.

# نویسنده ناشناس

برگرفته از بخشی از سریال کره ای عروس خدای آب


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد