کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

دوستت دارم


تا حالا براتون پیش اومده که بعضی کتابا رو یه جور خاص دوست داشته باشید؟

( په نه په ..فقط واس تو پیش اومده ...والا ...)

جونم براتون بگه ..من همیشه دوست دارم کتابایی که برام خیلی خاص هستند...

وجودشون گره بخوره به یاد یه نفر...

یعنی دوست دارم اون کتابو هدیه بگیرم ... اینجوری هروقت کتاب باز می کنم

به اون فرد فکر می کنم ...همین جوری که از سطر به سطر کتاب لذت می برم

تو دلم لبخند می زنم و برای اون شخص دعا می کنم که همیشه وجودش پر از

آرامش باشه .

اینجوری یه کتاب خاص وجودش همراه با یادیه فرد خاص می شه.

  هیچ وقت یادم نمی ره اولین باری که کتاب صد سال دوستت دارم در شعر ایران

تو مغازه دیدم... جلدش برام خیلی جذاب بودو اسمش ...

به فروشنده گفتم برام بیاره وقتی بازش کردم از اینکه شعر و تصویر کنار هم بود

خیلی لذت بردم. همیشه عاشق کتاباییم که شعر و تصویر کنار هم داره ..

چون یه جورایی مکمل هم هستن.....

دلم می خواست کتابوبغل کنم و با کلی ذوق ببرم بیون مغازه و رو صندلی بشینم و

شروع کنم به خوندنش ...

اما ........................

به لحظه یادم اومد که این کتابم از اون کتابایی که وجودش باید گره بخوره به یاد یه نفر

مثل کتاب فروغ...پروانه های ایران....عکس جشنواره خیام که خیلی برام عزیزن و

هر کدومشون وجودش گره خورده به یاد یه عزیز خیلی خاص.

...................................................................................


خیلی دو دل بودم بین خریدن و نخریدن ... با خودم می گفتم آخه کی اصلا

می دونه کهمن این کتابو می خوام که بهم هدیه بده ...

هر جور بود کتابو برگردوندم و اومدم بیرون...

ولی ذهنم درگیرش بود...

انقدر از دیدنش  ذوق داشتم که وقتی دیدمت ، در موردش بهت گفتم...

تو هم گفتی ... خوب خودت برای خودت هدیه می گرفتی ...حرفت قشنگ بود

ولی با این حال دوست داشتم یادش گره بخوره به یاد یه نفر ...

بعدش وقتی فرشته مهربونو دیدم در موردش به اونم گفتم

بهش گفتم شاید روز تولدم رفتم برای خودم خریدم ولی بازم ته دلم...

زمان گذشت و گذشت...

اون روز وقتی تو تولد دختری از جنس دریا ...بسته رسید...

فکر کردم هیه تولد اونه ... اما وقتی بازش کردی ...

اصلا باورم نمی شد ...اون موقع..بدون مناسبت ...شوکه شدم...

خیلی برام دوست داشتنی بود...

حالا صدسال دوستت دارم گره خورده به اسم تو ..

حالا وقتی می خونمش می بینم اشعار قشنگ تری هم می شد

انتخاب کنند ولی با این حال بعضی کتابا حس خاصی دارن

انقدر که فقط دوست دار تو بغلت نگهشون داری واز وجودشون

لذت ببری.

ممنون عزیز دوست داشتنی کاکتوس


شما چی؟  دوست دارید چه کتابی  وجودش گره بخوره به یاد یه عزیزی؟





نظرات 4 + ارسال نظر
amir چهارشنبه 22 مرداد 1399 ساعت 19:37 http://mehrekhaterat.blog.ir/

سلام
من این حسو نسبت به بعضی کتاب صوتی ها دارم
مثل کیمیاگر

سلام
کیمیاگر که معرکه ست

amir چهارشنبه 22 مرداد 1399 ساعت 19:36 http://mehrekhaterat.blog.ir/

سلام ، پستی با موضوع داروی طب ایرانی برای افزایش سیستم ایمنی بدن در برابر کرونا نوشتم ، پیشنهاد میکنم مطالعه اش کنید.

( متاسفانه نتونستم لینک کوتاه شده اش رو بذارم چون میگه امکان درج این کامنت نیست ، اما اگه بیاید وبلاگم ، میتونید رونوشت اون پست به خودتون رو در وبلاگم ببینید )

باشه
ممنون

Baran دوشنبه 6 مرداد 1399 ساعت 08:42 https://haftaflakblue.blogsky.com/

اهه اهم!
واما راجب سوالی که پرسیدن،
راستش ما چون کتاب خیلی دوست داریم،هرکدوم از کتابهایی که داریم/یک جور خاصی دوسشون داریم
سوال آخر تون/باید راجبش فکر کنم؟که صحبت سر کتابیه که وجودش گره بخوره به عزیزی؟
خوب،
وجود هر عزیزی برام خیلی عزیز و دوست داشتنیِ؛خیلی. . .

به نظر شما؟کتابِ"گوش کن. . . من صدای دوستت دارم می دهم. . ."مناسب گره خوردن با وجود عزیزی باشه؟

اهه اهم

Baran دوشنبه 6 مرداد 1399 ساعت 08:30 https://haftaflakblue.blogsky.com/

به به،چه پستی،چه روایت لذیذی،چه تصویر قشنگی

خداوند شما رو به اتفاق همه ی عزیزان تون سلامت و شاد نگه دار باشه



امین
ممنون باران خانوم جان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد