کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

کاکتوس

ازحدچو بشددردم درعشق سفر کردم / یا رب چه سعادت‌ها که زین سفرم آمد(مولانا)

مامور قطار

آسمان مثل همیشه صاف بود 

و ماشین ها در دل جاده در حال

 عبور و مرور .....

خانه ها همچنان پا بر جا بودند 

و درختان محکم سرجای خود 

ایستاده...

پرندگان اما،تنها متحرکان این 

صحنه و حضورشان ور قاب

 پنجره ی  قطار ،بود و نبود ....

هر ایستگاهی ،مسافرانی چند 

سوار و پیاده می شدند ...

هر فرد با کلی خاطره و دنیایی

مخصوص به خود ... 


  ادامه مطلب ...

تیکه خنده دار

لحظه های اخر حرکت قطار بود 

پسری بعد از دوییدن رسید 

به قطار و همین جوری که 

نفس نفس میزد ، رو به دوستش 

که بیرون بود و داشت می دویید 

به قطار برسه  با خنده گفت:

هی میگم نخور ، گرد میشی 

و اینگونه بود که منفجر شدیم

 از خنده

جابه جایی خشم

تا حالا متوجه جابه جایی خشمتون شدید؟؟؟ 

ادامه مطلب ...

داستان گربه

زمانی که وقت داشته باشم و شرایط جور باشه

می رم پارک میشینم ...معمولا می رم  وسط پارک

 که حوضچه داره ، چند روز پیشم رفتم همون جا 

نزدیک ظهر بود و خلوت ....

دور حوض نشستم و گاهی عکس می گرفتم 

گاهی سکوت می کردم ادما رو می دیدم و 

پسرای شیطونی که از مدرسه میومدن و 

کلی سر و صدا راه مینداختن....

صندلی که نشسته بودم ،یه جوری بود که 

پشتشم  صندلی بود .

تو حال و هوای خودم بودم که 

  ادامه مطلب ...